ریشه یابی تحمیل قرار دادهای استعماری
تاریخ انتشار: ۱۱ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۲۰۲۰۳
هر ساله بخشی از تاریخ دروان قاجار ، به طور ویژه سالروز قرارداد رویتر و امثال آن بازخوانی می شود. بازخوانی این قسم از تاریخ که محتوای انتزاعی را در بررسیها و تحلیلها به خود میگیرد باعث میشود فهم دقیقتری از آنچه باعث و بانی یا علل یک اتفاق یا سلسله رویدادهایی به وجود بیاید را متوجه بشویم. نوعا نمیتوان هر آنچه که درتاریخ آمده و یا در کتابها ذکر شده است را قبول کنیم چرا که رابطه هر اتفاقی، رابطه علت و معلولی میباشد و باید برای آن دلیل مشخصی ذکرکنیم .
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ساختار نظامی ایران در عصر قاجاریه ، به ویژه در نیمه اول حکمرانی دودمان قاجار ، همانند ساختارهای سیاسی و اقتصادی در مقایسه با ساختار های نظامی جدید بسیار عقبتر بود و هنوز فن آوری و دانش نظامی جدید به ایران نیامده بود . ضعف و ناکارآمدی ساختار نظامی ایران در دو دورعه جنگ های بین ایران و ورسها کاملا مشخص شد. شکست های مهم و غمبار عبرت آموز ایران از روسها به اندازهای مهم بود که شدت آن تکانههایی را به دستگاه سنتی قاجار زد و آنها را مجبور به تفکر به دلایل واماندگی و عقب ماندگی در این حوزه کرد. به همین دلیل عباس میرزا اقدام به اصلاحات در صنعت نظامی با کمک مستشاران فرانسوی کرد ؛ هرچند که در این راه موفقیت چندانی به دست نیاورد. دو مشکل عمدهی عباس میرزا که با آن مواجه بود، قابل دسترس نبودن فناوری نظامی و مربیان نظامی، که به صورت مداوم نیروهای نظامی ایران را با دانش و علوم و فنون تازه جنگ آشنا کنند و مخالفت رقبای سیاسی، با دستآویز قرار دادن این موضوع که فراگیری آموزش و پوشیدن لباسهای نظامی به سبک اروپایی نوعی عمل کفر آمیزاست مانع کمک حکومت مرکزی قاجار به تبریز که مقر ولیعهد بود و شخص عباس میرزا میشدند.
از آنجایی که دانش وفناوری نظامی و علوم وفنون جدید جنگ در اختیار کشورهای استعمارگری همچون انگلیس و روسیه بود آنها هیچ زمانی حاضر نمیشدند که امکانات و تجهیزات نظامی را تاحدی در اختیار ایران قرار دهند که مبادا بعدتر علیه خودشان استفاده شود. آنها از این مسئله به مثابه یک امتیاز استفاده میکردند. به طور مثال برای گرفتن امتیازاتی موافقت می کردند که دانش - فناوری و تجهیزات نظامی در اختیار قوای ایران قرار دهند؛ حتی در قبال حل و فصل اختلافات سیاسی بین دو کشور، یا بدتر از آن وقتی قراردادهایی با ایران امضاء میشد به تعهدهای خودشان اصلا عمل نمیکردند و نه تنها کشور ایران را در برابر دشمنان و رقبای خودشان تنها می گذاشتند که از اعطای هرگونه کمک اندک نیز خودداری میکردند. ایران حتی یک بار هم موفق به نوسازی و اصلاحات ساختار نظامی ( در نیمه اول ) قاجار نشد؛ صرفا تجهیزاتی نظامی مانند توپ ها و یا تفنگهایی از سایر کشور ها وارد کشور میشد .
نیازهای ایران در زمینه تجهیزات و صنایع نظامی یکی از مناسبترین بسترها برای تحمیل قراردادهای استعماری در نیمه اول حکومت قاجاریه بوده است؛ به نحوی که در اکثر قراردادها این موضوع خودش را نشان می دهد. تا آنجایی که انگلیسی ها با تهدید و ترساندن و حتی اقدامات نظامی مستقیم ایران را مجبور به انعقاد قراردادهایی می کردند که بارزترین هویت آن قراردادها نابرابری و استعماری بودنشان میباشد. نمونه هایی چون رویتر ، دارسی ، گلستان و فینکنشتاین میباشد. چنین قراردادهایی وجود یک خلاء یک مولفه اقتدارآمیز به نام قوای نظامی را در ذهن متبادر میکند. خلایئ که نبود آن نه تنها جسم ایران که روح جامعه ایران را نیز آسیب پذیر کرد و باعث ایجاد فهم نادرستی از محاسبات راهبردی در بین حکمرانان و دولتمردان قاجار و حتی بعدتر از آن در بین دو پادشاه حکومت پهلوی شد.
روابط ایران و انگلستان در دورههای قبل از قاجاریه درسطح محدود تجاری بوده به طور مثال در زمان صفویه رابطه تجاری با کمپانی هند شرقی برقرار شد. این ضعفهای نظامی حتی ریشههایی از دوران صفویه دارد. جایی که در جنگ چالدران نبود سلاحهای جدید به طور واضح خودش را نشان میدهد؛ چراکه شیوه مبارزه ایرانیان بر اساس همان روش مغولان و ترکان بود و با در این جنگ نیاز به سلاح گرم عمیقا احساس میشد. البته ضعف های نظامی در دورههای قبل از قاجار را نمیتوان به مسائل استعماری مرتبط دانست چرا که بیشتر بخاطر مسائل سیاسی یا بافت قومی قبیلهای مربوط میشد.
حمید اسدی -خبرنگار تحریریه جوان قدس
منبع: قدس آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۲۰۲۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پرمخاطب مثل «گیلدخت»
خونه همه هویت ماست. رگ و ریشه ما از میون سنگ و چوب و خشت وگل خونههامونه که سربرمیاره. هیچچیز توی عالم سختتر و تلختر ازاین نیست که دیگری خونه و کاشانهات روتصاحب کنه. جلوی چشمات جولون بده و نفسکش بطلبه واونجا رو به خاک وخون بکشه. اینطور مواقع حرجی نیست که آدم همه هست ونیست وداروندارش روبده تا خونهاش روپس بگیره و اون رو دوباره آباد کنه.»درچکیده داستان هم آمده بود: «عالم را آب ببرد، بزرگان و درباریان مملکت محروسه را خواب برده است. در این هیاهو و غوغا، آصف میرزای قاجار رویای تکیهزدن بر تختطاووس را دارد و ولایت دارالمرز گیلان را بهعنوان مقر این طرح و توطئه انتخاب میکند، بیآنکه آگاه باشد آنجا گلنار خانزاده به یاری دلدادهاش اسماعیل میرشکار قصد بر باد دادن این رویا را دارند و میخواهند طرحی نو دراندازند.» اگر بیننده سریال نبودید، با این جملات دستگیرتان شده که این قصه درباره وطن است و از تاریخ روایت میکند اما بر این حکایت چاشنی عشق و دلدادگی را هم افزوده تا فضایی دلانگیزتر به قصه دهد. همین وجه البته برگ برنده تلقی میشود، زیرا تجربه ثابت کرده، مخاطبان تلویزیون دوستدار قصههای خانوادگی با مضامین عاطفی هستند و سریالهای تاریخی که برای بالا بردن بار دراماتیک خود از این عنصر بهره بردند، موفقیت بیشتری در جذب مخاطب دارند.«گیلدخت» نیز ازهمین زمره است؛ اثری محصول مرکز فیلم و سریال معاونت برونمرزی رسانهملی که پخش آن در بهار۱۴۰۲ نیز ادامه یافت. با توجه به حیات طولانی که روی آنتن داشت و همچنین قصه گیرا و قاببندیهای چشمنواز توانست مخاطبان زیادی را با خود همراه کند تا جایی که در گزارشهای اعلامی مرکز تحقیقات صداوسیما تا تاریخ ۲۰اسفند۱۴۰۲، درمقام پربینندهترین سریال سیما در سال ۱۴۰۲ قرار گرفت. این سریال روی آنتن شبکه آیفیلم رفته تا برای مخاطبانی که از دیدن آن بازماندند، باردیگر ماجراهای گلنار در دورهای از حکومت قاجار را به نمایش درآورد و از این منظر، نگاهی هم به زیست اجتماعی وسیاسی زنان درآن برهه تاریخی داشته باشد، زیرا همانطور که گفته شد، شخصیت اصلی قصه یک زن است.کسی که خلاف جهت آب شنا میکند وازاینکه متفاوت به نظر برسد، نمیهراسد. چوب حرف مردم و اهل خانه را میخورد اما کوتاه نمیآید. در سرای اربابی خانه دارد اما دلش در گرو رعیتزادهای شجاع است و بهای این عشق را هم میپردازد.
نوشین مجلسی - سردبیر قاب کوچک